نيكانيكا، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 14 روز سن داره
كيانكيان، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره

زندگي مامان و بابا

یارب نظر تو برنگردد ...

هوو

از قدیم گفتن دختر هووی مادره ... اغلب گیره و گل سر های من میون موهای پریشون دخترکم دیده میشه کیف بافتنیم که تموم میشه با درخواستی عشقولانه صاحبش میشه و میره توی کمد خانوم خانوما ظرف در دار برای آشپزخونه میخرم ذوق میکنه و میخواد که موقت برای بازی بهش بدم، که اونم یواش یواش میره جزو وسایل بازیش توی کمد اسباب بازیها .... به لاک های خودم با اجازه ایشون(مالک جدید) میتونم دست بزنم ... تقلید مادرانه ها و گاهی احساس اینکه داره باهات رقابت می کنه همش یادآوره اون مثل قدیمیه ... از این ها گذشته اطرافیان هم شاید با داشتن همین باوره که سعی می کنن رفتاری عادلانه و یکسان در بعضی شرایط داشته باشن مثل وقتی آقا جون روز هشت مارس برای هر دومو...
18 مرداد 1394

یادش بخیر!

به یاری تکنولوژی های سریعتر و آسان تر و ارزان تر، نوشتن وبلاگ برای خیلی از دوستان دشوار شده، نوشتن خاطرات و روزمرگی هایی که شاید برای خیلی ها خوندنش کسل کننده ست.  اما برای نویسنده و یا کسایی که بیشتر با نویسنده در ارتباطن خوندن مطالب گذشته گاهی مثل ورق زدن آلبومهای قدیمی دلچسب و دلنشینه، البته برای من بسی با ارزش ... گاهی فکر می کنم کاش میشد لحظه لحظه زندگی بچه ها، کاراشون، شیرین زبونیها و بزرگ شدنشون رو ثبت کرد، چون واقعاً خیلی از زیباییهای این لحظات ناب کودکی فراموش میشه انگار هرگز اتفاق نیفتاده ... اعتراف می کنم انقدر فرصت پرسه زدن تو گروههای مختلف وایبر و واتساپ و لاین و تلگرام و الی ماشاالله رو ندارم اما با این حال انگار با...
31 تير 1394

خداحافظ!

ماه مبارک رمضان به سرعت گذشت و مثل هر سال امیدم به سالی دوباره و ماه مبارکی دوباره و استفاده بهتر و بیشتره ... از خودم به تو قراره چی بگم؟ تو هم اگه نخوای، باهام کنار بیای من قراره دردمو به کی بگم؟! کم رسیدم از خودم به حس تو هوای رفتنه راه روشنه هیشکی پای من نمیشه مثل تو   ...
24 تير 1394

سال نو مبارک

سلام به همه سال نو بر همتون مبارک امسال سال نو رو با حضور پسرک 10 ماه و نیمه گلم و دختر 4 سال و ده ماهه نازنینم در کنار همسر خوب و مهربونم شروع کردم، موقع ترکیدن توپ(به قول نیکا) خانواده چهار نفری ما حی و حاضر سر سفره هفت سین نشسته بود و با بهترین آرزوها به استقبال بهار رفتیم ... خدایا از تو میخوام سال جدید برای همه سالی بهتر از سال گذشته باشه، سلامتی و سلامتی و سلامتی باشه و بعد شادکامی و پیروزی برای همه کسایی که میشناسمشون، نزدیک و دور، فامیل و غیرفامیل ... خدای مهربونم مثل همیشه دستام بدون یاری تو توان حرکت نداره و پاهام بی لطف تو ناتوانه، فرشته های کوچکم رو مثل همیشه فقط به خودت می سپارم ...
8 فروردين 1394

لحظه دیدار

نازدونه قشنگم داریم به لحظه دیدار نزدیک و نزدیک تر میشیم، من، شما و بابایی دل تو دلمون نیست تا روی ماه داداشی گل شما رو ببینیم و چهار نفری شدن خونواده مون رو جشن بگیریم ... خدایا ممنونم ازت که یه بار دیگه بهم لیاقت مادر شدن میدی، خدایا ازت ممنونم که با وجود همه کاستی هایی که دارم بازم بهم فرصت مادر شدن دادی و لحظه لحظه پشت و پناهم بودی، دوران راحتی نبود ولی تو باز هم بهم توان دادی که بتونم سختی ها رو پشت سر بذارم، انتظار این بار سخت تر و طولانی تر بود ولی داره دیگه تموم میشه و منتظر دیدن روی ماه یکی دیگه از فرشته های آسمونیتم که مهمون خونه زمینی ما بشه و من و بابایی و اون یکی فرشته مهربونت پذیرای قدمهاش باشیم دختر نازنینم با علاقه...
15 ارديبهشت 1393

روز مادر 93

به جرم اینکه بهشت زیر پایشان بود دنیا را برای خود جهنم کردند به سلامتی مادرها ... روزت مبارک این متن رو رامین عزیزم همین الان برام فرستاد و کلی چشمام رو خیس کرد خدایا خودت پشت و پناه مادرهایی باش که رنج این دنیا رو فقط و فقط به خاطر جگرگوشه هاشون تحمل می کنند و برای به سرانجام رسوندن اونها از خوشی و راحتی و حتی سلامتیشون می گذرند روز مادر بر همه مادرهای زحمت کش و کم توقع مبارک باد (دوستای خوبم شماره هاتون رو متاسفانه از دست دادم و ندارم، از اونجا که مدتی نسبتاً طولانی نخواهم بود و به احتمال زیاد دسترسی به وبلاگ رو هم نخواهم داشت، پس لطفاً شماره هاتون رو برام بفرستید، امیدوارم همگی خوب و سلامت باشید، روزتون هم مبارک باشه) ...
30 فروردين 1393