نيكانيكا، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 7 روز سن داره
كيانكيان، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 21 روز سن داره

زندگي مامان و بابا

یارب نظر تو برنگردد ...

عمر

در بیست و پنجمین روز از اسفند ماه 1400 در حالیکه تقویم و برنامه زمانبندی یکی از شرکت های توزیع رو ثبت می کنم، موزیک "شب چرا می کشد مرا" از چارتار رو گوش میدم و اتفاقا چه با هم جور درمیان متن شعر و این کارای آخر سالی .... " عمر همه لحظه ی وداع ست " ثبت و تعریف برنامه زمانبندی یک ساله قرائت حدود یک ساعت زمان برد، کل سال 1401؛ درست همین کار در انتهای 1400 هم انجام شد و به سرعت ثبتش هم سپری شد و گذشت .... امان از این اسب تندروی زمان که بی محابا می تازه ...... قطعه ی شب - چارتار ...
25 اسفند 1400

خاطره بازی

این آخرین مکالمه ی بین من و آقا جون بود تولدم رو تبریک گفته، درست 4 روز بعد از تولد خودش ... یادش بخیر   دنگ...، دنگ .... لحظه‌ها می‌گذرد. آنچه بگذشت ، نمی‌آید باز. قصه‌ای هست که هرگز دیگر نتواند شد آغاز. ...
9 اسفند 1400

سال 98 مبارک!

سال 98 در حالی شروع شد که جای خالی آقا جون به شدت حس می شد، امسال خونمون بوی عید نمی داد ... آقا جون مسافرا از سفر برگشتن، مهمونی ها برگزار شد، هفت سین ها چیده شد و جمع شد ولی تو زیر خروارها خاک خفته بودی، وقتی بودی هم هیچ وقت نشد که باهات درد دل کنم یا گلایه ای از زندگی، اما امسال بدجوری دلم می خواست بودی و به درد دلام گوش می دادی ... نوه هات هنوزم برات دلتنگی می کنن، کیان از وقتی فهمیده اگه دلتنگی کنه مامان جون گریه می کنه(براش توضیح دادم)، دیگه با خنده و آواز میگه "دلم به آقا جون تنگ شده" نیکا هم که کمتر پیش میاد دلتنگیش رو با ناراحتی به رومون بیاره، ولی خیلی یاد خاطراتش می کنه، اخلاق خاصی داره که شاید بعضی ها بهش ...
17 فروردين 1398

دروغ

یکی از هزاران خوبی دنیای بچه ها اینه که دروغ درش جایی نداره چند وقت پیش سر موضوعی که در حال صحبت بودیم گفتم که خیلی بدم میاد از اینکه کسی بهم دروغ بگه، نیکای مهربونم گفت "شاید من گفته باشم، فکر کنم گفتم" و بعد هم موردش رو گفت که البته قبلا هم دربارش برام صحبت کرده بود و من گفته بودم که می بخشمت همین که خودت گفتی نشونه شجاعت تو هست و ازت ممنونم که به کارهات فکر می کنی و دوست نداری کارهای اشتباه رو تکرار کنی ... شما بچه ها چه دنیای پاک و مهربونی دارین چطور آدم های بزرگ که اونا هم روزی بچه بودن و پاک و مهربون ولی می رسن به نقطه ای که صاف تو چشمات نگاه می کنن و دروغ می گن این رفتار نه کاری به سن و سال داره ...
30 تير 1397

مادر که باشی ...

مادر که باشی باید جوابگوی کاردستی درست نکرده فرزندت به خودش و مامان جونش و بابا و معلم و ... باشی، هر چند فرزندت خودش بهت نگفته باشه یا دیر گفته باشه ... مادر که باشی باید جوابگوی خط و خش روی دست فرزندت باشی، حالا هرچقدر هم که توی کوه مراقبش بوده باشی و کولش کرده باشی و بهش خوش گذشته باشه ... مادر که باشی باید بدونی جای هر چیزی که حتی خودت هم ندیدی و دست نزدی رو بدونی و وقتی ازت می پرسن جوابگو باشی ... مادر که باشی باید برای هر تک سرفه ای که یکی از اعضای خانواده میزنه دمنوش و بخور و داروی گیاهی حاضر کنی هر چند خودت یک ماه باشه درگیر ناراحتی معده شده باشی ... مادر که باشی باید برای هر مشکل راه حلی حاضر یراق داشته باشی که نخواد راجع بهش زی...
17 اسفند 1395
1