نيكانيكا، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 20 روز سن داره
كيانكيان، تا این لحظه: 10 سال و 3 روز سن داره

زندگي مامان و بابا

یارب نظر تو برنگردد ...

صدای دلنشین

1391/6/16 13:17
نویسنده : مامان
345 بازدید
اشتراک گذاری

زنگ میزنم به خونه مامان جون، بوق ... بوق ... بوق ... بعد از چند تا بوق چون گوشی رو کسی بر نمیداره شروع میکنه به اشغال زدن ....
باز شماره رو می گیرم، دو تا بوق و بعد یه نفر گوشی رو بر میداره .. الو ... الو .. کسی چیزی نمیگه، فکر می کنم نکنه از نگهبانی گوشی رو اشتباهی برداشتن، باز می گم الو ...
یه صدای کوچولوی آروم میگه سلام ...
وای فدات بشم من سلام مامانی، خوبی؟
شروع می کنه برام حرف میزنه، میگه "مامان جون داره کاراشو می کنه"، هیچ صدایی هم از اون ور نمیاد، که درخواست گوشی کنه یا از نیکا بخواد در مورد چیز خاصی صحبت کنه
کلی با هم حرف میزنیم، شروع میکنه برام شعر خوندن که صدای مامان جون رو می شنوم که ازش میپرسه به کی زنگ زدی؟ نیکا جواب میده "مامانمه"
وقتی مامان جون گوشی رو میگیره انگار انتظار نداره کسی پشت خط باشه، با تعجب میگه تو زنگ زدی؟ میگه اصلاً من صدای زنگ رو نشنیدم، دیدم هر چی صداش می کنم جواب نمیده اومدم میبینم اینجاست فکر کردم همینطوری داره تو تخیلاتش با کسی صحبت می کنه ...
به مامان جون میگه "گوشی رو بده میخوام صحبت بکنم"
گوشی رو میگیره و میگه "سلام مامان، خدافظ"
الهي فدای اون صدات بشم من

این عکس هم سبک جدید نقاشی های نیکا از آدماست ...
چهاردهم شهریور ماه سال نود و یک

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان سورنا
19 شهریور 91 7:28
ای جانم چه کیفی می کنند مادر و دختر با این تلفنها...راست میگی خیلی حس خوبیه.من به ندرت که پیش میاد با سورنا تلفنی حرف می زنم خیلی کیف میده و البته دلم هم خیلی براش تنگ میشه.


خداییش خیلی کیف داره، برای تو که به ندرت پیش میاد شاید خیلی خوشمزه تر هم باشه، آره راست میگی وقتی آدم تلفنی باهاشون حرف میزنه دلتنگ میشه
سحر مامان سودا
20 شهریور 91 11:21
وای چه شیرین این دختر. سودا هنوز خوب صحبت نمی کنه. کی می شه اونم با من تلفنی حرف بزنه. می دونم خیلی مزه داده و خستگیت در رفته. ببوسش


ممنونم سحرجون، سودا هم به زودی چنان بلبل زبونی میکنه برات که میای شکایت که زیادی حرف میزنه، آره عزیزم خستگیم در رفت، تو هم سودا گلی رو خیلی ببوس