نيكانيكا، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره
كيانكيان، تا این لحظه: 10 سال و 2 روز سن داره

زندگي مامان و بابا

یارب نظر تو برنگردد ...

نیکا و حلما

1391/5/28 14:18
نویسنده : مامان
462 بازدید
اشتراک گذاری

اینم از عکسای اولین دیدار نیکا و حلمای عزیز (دختر مهسا جون) در خانه کودک توت فرنگی، البته حلما پیش از این هم تو لیست دوستای نیکا بود و همیشه تلفنی باهاش حال و احوال میکرد
(ببخشید که عکسای خوبی نگرفتم)

دخملی های گل در حال تغذیه خوردن، البته نیکا در حال نقاشی هم هست ...
بیست و ششم مردادماه سال نود و یک

حمله به سمت پفیلاهای حلما گلی، البته حلما هم داره از خوراکی نیکا به سرور می بخشه ...
بیست و ششم مردادماه سال نود و یک

خانوم مربی اجازه نمیداد بچه ها از خوراکی هم بخورن!!!!!!
بیست و ششم مردادماه سال نود و یک

همچنان پفیلاها پرطرفدارتره ...
بیست و ششم مردادماه سال نود و یک

آخی نازی، کوچولویی که تک و تنها توی تاب بود، دخترم براش شعر می خوند و هلش میداد ...
بیست و ششم مردادماه سال نود و یک

حلما خانوم که پازلی که مامانی خریده رو کش رفته و نیکا که میدونم همش داره فکر می کنه این چیه که حلما داره و من ندارم؟!
بیست و ششم مردادماه سال نود و یک

آخی حلمای ناز که همش موقع عکس گرفتن چشماشو مینداخت پایین ... (البته خداییش آفتاب هم هست ها)
بیست و ششم مردادماه سال نود و یک

بیست و ششم مردادماه سال نود و یک

اینجام حلما برای نیکا گل چیده
بیست و ششم مردادماه سال نود و یک

بیست و ششم مردادماه سال نود و یک

چند ثانیه بعد از اینکه داشتن همدیگه رو بوس می کردن که خوب متاسفانه اون لحظه شکار نشد ...
بیست و ششم مردادماه سال نود و یک

از قبل از رفتن خوابش می اومد این دختر سحرخیزما یعنی از حدود 11، اما حدوادی ساعت دو توی ماشین بیهوش شد
بیست و ششم مردادماه سال نود و یک

دوستی تون برقرار و با دوام باشه دخترای ناز

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

سحر مامان سودا
28 مرداد 91 17:56
وای 2 تا موش وروجک. ایشالا همیشه خندون باشن. ببوسش


ممنونم سحر جون، تو هم سودا رو ببوس
مامان سورنا
30 مرداد 91 7:25
به به بالاخره این دخترهای شیرازی همدیگه رو دیدن.خیلی خیلی مبارک باشه و ممنون بابت عکسا که همش قشنگ بود.


آره بالاخره هم رو دیدن، ممنون
عکسا قابلی نداشت، ببخشید دیگه شما بگید قشنگ بودن آدم خجالت میکشه
مامان الين
2 شهریور 91 9:34
بالاخره شما چهار نفر همديگه رو ديديد و ما تهرانيها رو از انتظار در آورديد.ديدارهاتون مستدام.
چه عكساي قشنگي ! كاملا حس اون لحظه بچه ها به آدم منتقل ميشه.
يه سوال دارم! چرا نيكا پفيلا نداره ه ه ؟

حلما چقدر شبيه مامانشه! از چشماي هر دوشون شيطنت و مهربوني ميباره. خدا حفظشون كنه


آره دیگه ببخشید فکر کنم رکورد زدیم توی انتظار دادن شما، ممنونم
من برای نیکا یه جور کورن فلکس برده بودم مهسا پفیلا آورده بود به این دلیل تغذیه هاشون با هم فرق داشت، بازم ممنونم
آره حلما جیگر خیلی شبیه مامانشه، خدا حفظشون کنه
مامان ثناخانمی
6 شهریور 91 12:45
چه دخملای نازی
دارن میکنن بازی

شعر گفتم هههههههه
خوش به حالشون که همدیگرو دیدن
و خوش به حال ماماناشون


چه اعظم بانوی باذوقی
آره حسابی خوش به حالمون شد بعد از سه سال ...
نرگس خاله
22 آبان 91 19:47
خاله قربونت بره که همش حواست به اینه که نکنه کسی دست از پا خطا کنه



خدا نکنه خاله مهربون