نيكانيكا، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره
كيانكيان، تا این لحظه: 10 سال و 2 روز سن داره

زندگي مامان و بابا

یارب نظر تو برنگردد ...

آبرنگ

1391/5/4 12:24
نویسنده : مامان
433 بازدید
اشتراک گذاری

بيش از سه هفته ست که برات آبرنگ خريدم،
مثل خيلي وقتا اين كادو جايزه ي دختر خوب بودنت بود
مثل هميشه کلي خوشحال شدي از گرفتن جايزه
مثل هميشه براي بازکردن و ديدن جايزت طاقت نداشتي
مثل هميشه چشمات برق ميزد و هيجان داشتي
گفتم مامان صبر کن دستمال برات پهن کنم،
دستمال که پهن شد تندي نشستي آبرنگ رو باز کردي و قلم رو کشيدي روي رنگا و گفتي نميشه، گفتم صبر کن برم برات آب بيارم و يادت بدم ...
تا به حال آبرنگ نداشتي، البته جرقه ي آبرنگ از اونجايي خورد که آبرنگ هديه آبجي معصومه رو که مربوط به سال اول راهنماييم بود رو توي کشوي ميزم ديدي و تا اونجا که ميدونم خونه مامان جونا هم نديده بودي، برام جالب بود که قلم رو برداشتي و روي رنگها کشيدي
بعد که آب آوردم گفتم مامان صبر کن يادت بدم ديدم بلافاصله قلم رو زدي توي آب و زدي روي رنگ و بعد هم توي دفترت کشيدي
الهي فدات بشم که خيلي خوشگل حدس زدي چطوري بايد با آبرنگ کار کني
يادت دادم که بيشتر توي رنگ بزني چون هميشه از پر رنگ بودن رنگ ها خيلي خوشت مياد
گاهي تصاوير عجيبي مي کشي و توضيح ميدي که چي کشيدي
اگه کسي بياد نزديکت ميخواي يادش بدي که چطوري بايد با آبرنگ کار کنه، ميگي "اول ميزنيم توي آب" و قلم رو ميزني توي آب "بعد ميزنيم لبه" يعني آب اضفيش رو ميگيريم
"بعد رنگ ميگيريم"
"بعد ميتشيم"

چون اون آبرنگی که خاله معصومه بهم داده بود رو میخواستم یادگاری نگه دارم با عرض شرمندگی گفتم که اون سایه هست، تو هم حالا وقتی می بینیش میگی "اون آبرنگ نیست سایه ست عروس بشیم بزنیم خوشگل بشیم"

قربون اون صورت کوچولو و موهای فرفریت بشم
دوم خردادماه سال نود و یک

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان سورنا
4 مرداد 91 18:19
الهی نقاش کوچولو.استعداد نقاشی در تو واقعا ذاتیه..ابرنگ جدید مبارک باشه خاله جون.
اخه چرا به بچه دروغ می گی)
می فهمم و افرین به تو که خوب بلدی سرش رو گول بمالی.....


ممنونم خاله سمیه مهربون
خوب شد که متوجه میشی چرا دروغ گفتم، راستش خجالت کشیدم الان، خوب میشد بگم این واسه مامانه بعداً برای شما یه دونه میخرم ...
مریم مامان باران
6 مرداد 91 16:31
آبرنگت مبارک خاله جون.........چه خوب که میتونه اینهمه خوب نقاشی کنه و کاربرد ابرنگ رو میدونه. باران میدونه کاربردش چه جوریه ولی ترجیح میده هی بزنه تو اب هی بزنه تو رنگ بعد دوباره بزنه تو اب ببینه رنگا چجوری پخش میشن!

سایت تو حلقم!


ممنونم خاله مریم
آخی جالبه که نیکا هم گاهی این کارو می کنه، عالمی دارن این بچه ها به خدا
چیکار کنم دیگه گفتم سایه ست که از نابودی در امان بمونه ...
بارانو ببوس
مامان بیتا
6 مرداد 91 23:24
آبرنگ مبارک باشه خاله جون.
معلومه نقاش کوچولوی ما بلده با آبرنگ کار کنه مامان جون.


ممنونم خاله ی مهربون
راستش برام جالب بود که خودش حدس زد چه جوری باید استفاده کنه، اما انگار ماژیک رو به آبرنگ ترجیح میده
ممنونم سر میزنی عزیزم
بیتا گلی رو ببوس