نيكانيكا، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 20 روز سن داره
كيانكيان، تا این لحظه: 10 سال و 3 روز سن داره

زندگي مامان و بابا

یارب نظر تو برنگردد ...

جوجه

1390/3/18 12:54
نویسنده : مامان
451 بازدید
اشتراک گذاری

دخملم سه تا جوجه داشت، آقا جون براش گرفته بود، سه تا جوجه پنبه اي رنگي كه خيلي دوستشون داشت، يكيشون خيلي زود مرد اما دو تاي ديگه كمي بزرگ شدن، نيكا روزايي كه مي رفتيم خونه آقا جون از توي كوچه صداشون مي كرد كه دوده دوده آب بحو ... يعني جوجه جوجه آب بخور

خيلي دوستشون داشت و اگه جوجه ها توي حياط بوذن خودشو مي كشت كه بريم توي حياط، جالب بود كه عمو آرش كشف كرد وقتي صداشون مي كنه با موقعي كه باهاشون حرف مي زنه و مي گه آب بخوريد تن صداش متفاوته قربونش برم...

مامان جون پري كه مي گرفتشون توي دستش اونم دوست داشت بهشون دست بزنه اما انگار چندشش ميشد و دستش رو مي كشيد يه بارم اومد بگيردش كه گفتيم الان خفش مي كنه و خلاصه با كلك دورش كرديم و برديم دستاشو شستيم

آخي جوجه زبر و زرنگش پريروز شكار كلاغ شد، كلاغ بدجنس نوك زده توي سر بيچاره و اونم مرده

دومي هم از تنهايي ديروز مرد ...

حالا بچم بدون جوجه مونده، هفته آينده كه مي بريمش خونه آقا جون حتما سراغ اونا رو مي گيره الهي بميرم ... دوده ............

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان فاطمه‌شهرزاد
23 خرداد 90 9:40
سلام مامان نيكا جون:
خدا بچه‌هانتون را برايتان حفظ كند و 120 سال سايه شما بالاسرشون باشد. عوض من عاشقانه ببوسيدشان، من عاشق بچه‌ها هستم.


سلام عزيزم
ممنونم، من يه بچه بيشتر ندارم، بازم ممنونم