نيكانيكا، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره
كيانكيان، تا این لحظه: 10 سال و 2 روز سن داره

زندگي مامان و بابا

یارب نظر تو برنگردد ...

درباره تو

1390/2/18 11:52
نویسنده : مامان
418 بازدید
اشتراک گذاری

نازنين مامان ديگه تا از خواب بيدار ميشي داد ميزني مامان ... 
و اين كلمه رو انقدر خوشگل ادا مي كني كه دلم مي خواد گازت بگيرم
يك هفته اي هست كه ياد گرفتي بگي ممنون و اين كلمه رو اينجوري مي گي منننوننن
از خيلي كوچولوتر كه بودي به جانوني مامان جون پري خيلي علاقه داشتي اوايل كه مي گرفتي ازش بالا مي رفتي و همون بالاش مي خوابيدي
بعدها كه ياد گرفتي بازش كني تا مي ديديش مي گفتي با ... كه با تشديد ب و سريع تموم كردن الف اين كلمه رو مي گفتي و اين يعني اينكه بازش كنيد
خودت هم بلدي بازش كني
اوايل با دندونات بازش مي كردي حالا ديگه با دست باز مي كني اما اول به بقيه دستور ميدي بعد كه ميگيم خودت بلدي خودت بازش مي كني
آخ نازگلم هنوز با ولع شير مي خوري و مي مي رو خيلي دوست داري
منم از اين موضوع خيلي خوشحالم و از شير دادن بهت لذت مي برم
گرچه پريروز دوبار چنان گازي گرفتي مي مي رو كه جيغ مامان رو درآوردي خيلي وقت بود گاز نميگرفتي مي مي رو و دندونات همش شونه و بازوي منو هدف
قرار مي داد و منم خدا رو شكر مي كردم كه با اين دندونا به مي مي بدبخت حمله نميكني
اما پريروز نمي دونم چرا دوبار چنان گازم گرفتي كه مي مي هنوز يه كمي زخميه
وقتي شير مي خوري دستي كه سمت مي مي هست رو توي پهلوي ماماني مي گردوني و انگار كه منو ماساژ ميدي خيلي حس خوبي بهم ميدي
اون دستت هم كه آزاده يا باهاش انگشت پاتو ميگيري يا توي صورت من مي گردونيش و لب منو مي گيري يا بينيمو ...
هروقت منتظر مثلا باز شدن چيزي يا دادن غذايي كه دوست داري هستي پاهاتو روي هم ميندازي و ميخ ميشي به دست و كاري كه طرف داره انجام ميده
به هر چيزي خيلي دقت مي كني، هفته پيش يه بار كه دستت بين گوشي گير كرده بود و دردت گرفته بود مامان پري بهت گفته بود درد گرفت ديگه ياد گرفتي
ميگي درد، ديروز دستت رو به هويج داغ زدي و دستت اذيت شد نشونم مي داديش و مي گفتي در ... يعني درد و بعشدم خودت دستت رو بوس كردي
الهي قربون اين اداهات برم مامانم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان ماني
18 اردیبهشت 90 12:34
سلام ....
موفق باشيد ....


ممنونم شما هم موفق و پيروز باشيد