نيكانيكا، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره
كيانكيان، تا این لحظه: 10 سال و 2 روز سن داره

زندگي مامان و بابا

یارب نظر تو برنگردد ...

اولین قدم های کوچولو

1394/4/24 8:56
نویسنده : مامان
366 بازدید
اشتراک گذاری

پسر کوچولوی مامان!
درست روز 17 تیرماه یعنی روزی که 14 ماهت تموم بود وقتی من و آبجی نیکا مشغول دیدن تلویزیون و کارهای روزمره مون بودیم دیدم همینطور که کنار مبل راه میرفتی دستت رو از مبل رها کردی و در حالی که با ذوق دستات رو تو هوا نگه داشته بودی چند قدم به تنهایی توی سالن راه رفتی، من و نیکا کلی ذوق کردیم و تشویقت کردیم، البته فکر کنم قبل از هر چیز با جیغامون ترسوندیمتزبان

تعداد قدمهات تو طول سالن به هفت هشت قدم هم میرسید، و بعدش که تعادلت به هم میخورد و می افتادی، دیگه چار دست و پای عادی نمیرفتی بلکه یه جور بانمکی روی کف دستها و پاهات بدون زمین گذاشتن زانوهات تند و تند حرکت می کردی که باعث خنده میشد حسابی ...

این راه رفتن ها هر روز ادامه داره و فکر کنم به زودی با اشتیاقی که نشون میدی حسابی مستقل راه بری و منو بیچاره کنی زبل خان ...

چند روز پیش خیلی اتفاقی از آرشیو وبلاگ رفتم سراغ تیرماه سال نود، چشمم افتاد به پستی با عنوان "قدمهای کوچولو" ای خدا چقدر لحظات آشنایی رو ثبت کرده بودم درست چهار سال پیش، پسرکم هم داره مثل خواهرش توی تیرماه دومین سال زندگیش قدمهای کوچولوشو بر میداره، خوندن نوشته های چهار سال پیش که خیلیهاشون رو فراموش کرده بودم برام جالب بود، انگار همه چیز داره دوباره تکرار میشه، دقیقا عین نیکا، با سرعت حرکتی که کیان از خودش نشون داد(اولین غلتش رو روزی که دو ماهه شد زد) همه از جمله مامانم میگفتن که قبل از یکسالگی راه میفته، اما با اینکه اصلا مثل نیکا محتاط نیست توی چهارده ماهگی شروع کرده به راه رفتن ....

چند تا عکس جدید از پسرک خوش اخلاقم که توی چهارده ماهگی چهارده تا دندون داره میذارم که پستم رنگ و رویی بگیره
چشمک

پنجم تیرماه نود و چهار


شانزدهم تیرماه نود و چهار

هفدهم تیرماه نود و چهار

نوزدهم تیرماه نود و چهار

اینم روایت تصویری از کیان و عسلزیبا
سوم تیرماه نود و چهار



فدای اونهمه احساست بشه مامانبوس

پسندها (1)

نظرات (1)

مامان زهره
30 تیر 94 12:11
سلام دختر نازی دارید خدا براتون حفظش کنه
مامان
پاسخ
سلام، ممنون عزیزم