نيكانيكا، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 20 روز سن داره
كيانكيان، تا این لحظه: 10 سال و 3 روز سن داره

زندگي مامان و بابا

یارب نظر تو برنگردد ...

بوی بهار

1391/12/28 12:40
نویسنده : مامان
299 بازدید
اشتراک گذاری

یک سال دیگه گذشت و چه زود گذشت، دوباره نوروز و دوباره سفره هفت سین .... خدا رو شکر، یک سال گذشت با خوشیها و سختی هاش، با تلخی ها و شیرینی هاش ... قد کشیدی چه زود عزیزترینم، خدا همیشه پشت و پناهت باشه نازگلم، دلم نیومد تو روزای آخر سال یه پست دیگه برات نذارم، اونم با چند تا عکس که حال و هوای نوروز رو داره ....

دیدن گلهای زیر بهاری دختر کوچولومو به وجد آورده
بیست و پنجم اسفند ماه سال نود و یک

خاله نرگس دلش برای نیکا تنگ شده بود و با باران به بهانه دیدن ماهی های روبروی خونه ما اومدن پیشمون ...
بیست و پنجم اسفند ماه سال نود و یک

باران خانوم رفتن به آقای فروشنده سلام و عید مبارک بگن ....
بیست و پنجم اسفند ماه سال نود و یک

بعد هم تشریف آوردن خونمون این خانوم قرمز پوش جیگر ... نیش نیشا رو دارین ؟؟؟ ...
بیست و پنجم اسفند ماه سال نود و یک

دخملی ما غرق در پنبه های تشک نوزادیش که تبدیل به سه تا بالش تپل شد .... پنبه زنی رو هم تجربه کردیم دیگه ...
بیست و هفتم اسفند ماه سال نود و یک

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان سورنا
28 اسفند 91 18:21
پست زیبایی بود با کلی عکس بهاری.خیلی عکسای خوشگلی بود دستت درد کنه مامان مهربون.ادم رو می بره به بچگی......


خواهش می کنم سمیه عزیزم، یاد بچگی هامون بخیر
مریم مامان باران
4 فروردین 92 0:29
قشنگم........عکساش خیلی خوب بودن...

باران خانومتون هم خیلی بانمکن هزارماشالله...

ببوس نیکای قشنگ رو.


ممنونم، سلامت باشی، تو هم بارانتون رو ببوس
سودی
4 فروردین 92 1:45
نیکا جون سال نو رو بهت تبریک میگم... همیشه تنت سالم و خوش باشی به همراه عکسای بهاری


ممنونم خاله سودی، عید شما و سوزین ناز هم مبارک باشه
مامان بیتا
7 فروردین 92 9:22
سال نو مبارک باشه نیکا جون
انشالا که کنار مامان و بابا و همه عزیزان سال خوش و پر برکتی داشته باشی.


ممنونم خاله جون