برف، زمستان 94
با اینکه امسال در زمستانی که رو به تمام شدنه توی شهرمون بارش برف نداشتیم اما دردونه هام رو دو بار برای برف بازی بردیم سپیدان، هر دوبار هم خیلی یهویی و بدون برنامه ریزی قبلی، اما حسابی بهشون خوش گذشت
اولین بار بیست و چهارم دیماه بود که برف نشسته و کاملاً سفت بود و برای سر خوردن و آدم برفی درست کردن عالی بود و این دفعه دومی یعنی بیست و دوم بهمن ماه برف تازه تازه در حال باریدن بود و برای لذت بردن عالی بود اما خوب برای درست کردن آدم برفی چون برفا آب داشت سخت بود، این بود که به کلاغ برفی رضایت دادیم ....
این عکسها مربوط به بیست و چهارم دیماهه که روز پنجشنبه غیرکاری بود:
قبل از رسیدن بابا اومدیم پایین و رفتیم پارک نزدیک خونه ...
دوستای قدیمی رو دوباره توی پارک دیدیم ...
گاری و بیلچه برای جمع کردن برف که پیشنهاد نیکا بود ...
دخترکم هاپو رو هم آورده که داداشش رو توی ماشین سرگرم کنه ...
ببینین چقدر بیلچه ها به درد میخورن ...
این اولین تجربه برف بازی پسرم کیانه ...
گل قشنگ مامان ...
گولَه انرژی مامان ...
آدم برفی ساختیم ....
تیوپ سواری هم کیف داره ...
این هم دومین سری عکسا در بیست و دوم بهمن ماه :
خوشحال و خندون راهی شدیم ...
دردونه هام با تجهیزات بیشتری اومدن این بار ...
فدای صورت یخ کرده ت بشه مامان ...
ای جانم که سرما باشه گرما باشه فرقی نداره عاشق بازی هستی ...
به مامان هم برف پرت می کنی ...
اینم کلاغ برفی ما
هورااااااااا برف ....
ای جانم که یخ کردی ...
رفتیم دور آتیش همسایه که گرم شیم ...
دلتون گرم باشه نفسکهای من، تنتون سلامت