دروغ
یکی از هزاران خوبی دنیای بچه ها اینه که دروغ درش جایی نداره
چند وقت پیش سر موضوعی که در حال صحبت بودیم گفتم که خیلی بدم میاد از اینکه کسی بهم دروغ بگه، نیکای مهربونم گفت "شاید من گفته باشم، فکر کنم گفتم" و بعد هم موردش رو گفت که البته قبلا هم دربارش برام صحبت کرده بود و من گفته بودم که می بخشمت همین که خودت گفتی نشونه شجاعت تو هست و ازت ممنونم که به کارهات فکر می کنی و دوست نداری کارهای اشتباه رو تکرار کنی ...
شما بچه ها چه دنیای پاک و مهربونی دارین
چطور آدم های بزرگ که اونا هم روزی بچه بودن و پاک و مهربون ولی می رسن به نقطه ای که صاف تو چشمات نگاه می کنن و دروغ می گن
این رفتار نه کاری به سن و سال داره و نه سواد و مدرک، آدمی که سال ها مدعی تربیت و پرورش بچه های مردمه به راحتی دروغ می گه، آدمی که مدیر شده و کلی ادعای سواد و درستی داره راحت دروغ می گه
ای وای که دلم خونه از اینکه به روی خودم نمیارم و این آدم ها هم انگار که با یه احمق روبرو هستن همچنان محکم تر و حساب شده تر و هماهنگ تر از قبل دروغ می گن و ککشون هم نمی گزه
خدایا تو عالمی به امور ما، تو عالمی به اسرار و ناگفته های ما، واگذار می کنم به خودت احوال کسانی رو که باعث این همه این رنجی هستن که می کشم