بوی بهار
یک سال دیگه گذشت و چه زود گذشت، دوباره نوروز و دوباره سفره هفت سین .... خدا رو شکر، یک سال گذشت با خوشیها و سختی هاش، با تلخی ها و شیرینی هاش ... قد کشیدی چه زود عزیزترینم، خدا همیشه پشت و پناهت باشه نازگلم، دلم نیومد تو روزای آخر سال یه پست دیگه برات نذارم، اونم با چند تا عکس که حال و هوای نوروز رو داره ....
دیدن گلهای زیر بهاری دختر کوچولومو به وجد آورده
خاله نرگس دلش برای نیکا تنگ شده بود و با باران به بهانه دیدن ماهی های روبروی خونه ما اومدن پیشمون ...
باران خانوم رفتن به آقای فروشنده سلام و عید مبارک بگن ....
بعد هم تشریف آوردن خونمون این خانوم قرمز پوش جیگر ... نیش نیشا رو دارین ؟؟؟ ...
دخملی ما غرق در پنبه های تشک نوزادیش که تبدیل به سه تا بالش تپل شد .... پنبه زنی رو هم تجربه کردیم دیگه ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی