باشه؟ ... باششه ...
پسرک کوچولوی من، خاطرات کودکیت رو نتونستم اونطور که دوست داشتم لحظه لحظه ثبت کنم، این رو نگذار به حساب اینکه فرزند دوم بودی و مثل فرزند اول برات وقت نگذاشتیم، این رو بگذار به حساب اینکه شرایط زندگی در هیچ مقطعی شبیه مقطع دیگه نیست و ذهن آدمی هیچ دو زمانی فراغت یکسانی نداره وگرنه هر فرزندی جدای از اینکه چندمی باشه عزیز و دوست داشتنیه و پدر و مادر هر چقدر بتونن براش وقت و انرژی می گذارن ... دلبندم، در ابتدای حرف زدنت که اغلب برای بچه ها با گفتن کلمه ها شروع میشه، جمله "شکست" رو به هر موضوعی که به قاعده نبود می گفتی حالا یا چیزی شکسته بود یا خراب شده بود، یا بدفرم و کج و کوله شده بود، خلاصه هر بی نظمی روی در و دیوار و وسایل خونه رو...